داشتن یک شغل ثابتِ همیشگی خوب است یا تغییر گاهبهگاه؟ آیا اینکه ما سی سال یک شغل ثابت داشته باشیم امنیت شغلی است و تغییر شغل از این شاخه به آن شاخه پریدن است یا اینکه نه، داشتن شغل ثابت کرختی و سکون است و تغییر شغل نشاندهندۀ پویایی و پیشرفت؟
پاسخ به این سؤالات به چیزهای مختلفی بستگی دارد. برخی جانب احتیاط را میگیرند و ثبات را تحسین میکنند و برخی جانب ریسک را میگیرند و تغییر را عامل پیشرفت میدانند. این دو رویکرد به روحیۀ خود شاغل هم بستگی دارد.
اما گاهی اوقات نمیشود شغل را به هر قیمتی حفظ کرد؛ آنجا که چارهای نمیماند. آنجا که ضرر ماندن در شغل فعلی بیشتر از منفعتهای آن است. مثلاً هیچکس دوست ندارد مضطرب، افسرده، فرسوده، خموده و غمگین باشد؛ شغل بد همۀ این کارها را با آدم میکند.
خلاصه باید دودوتا چهارتا کنیم و ببینیم که چه تصمیمی برای ما سودمدتر است. در این میان، آلارمهایی وجود دارد که وقتی به صدا درآمدند وقت آن است که به فکر تغییر باشیم. این آلارمها را با هم بشناسیم:
1- بدنتان به شما می گوید که دیگر بس است!
آیا به «هراس جمعهشب» دچار میشوید؟ منظورم این است که مضطرب میشوید و اینکه فردا باید به سرکار بروید اشکتان را درمیآورد؟ این یک آلارم است که بدنتان به شما میدهد و میداند که قرار است فردا چه اتفاقی بیفتد و از این وضعیت ناراضی است. اگر جمعهشبها دچار سردرد، تنش در عضلات، خواب ناآرام و میگرن میشوید همگی نشانههایی از بدن شماست که فریاد میزند: «در شغل اشتباهی قرار گرفتهای!»
اگر مثل روزها یا ماهها یا سالهای اول ذوق و شوق ندارید احتمالاً طبیعی است. بزرگتر شدهاید و کمتر هیجانزده میشوید؛ اما اگر استرس و اضطراب رهایتان نمیکند باید فکری اساسی کنید. استرس خلقوخویتان را تغییر دهد و سیستم ایمنی را ضعیف کند اگر استرس کنترل نشود، ممکن است مشکلات سلامتی جدیتری هم ایجاد شود.
چک لیست زیر را بررسی کنید و ببیند که کدام را در خود میبینید:
- همیشه خسته
- تلاش مداوم برای تمرکز
- درد عضلات
2- شغلتان بر عزت نفس شما اثر گذاشته است؟
اگر به خودتان و کاری که میکنید شک دارید و محیط کاری شما باعثش شده، وقت تغییر شغل است. ماندن در شغلی که باعث میشود نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید بدترین تصمیم زندگیتان است؛ خودتان را نجات دهید. هیچ امتیازی ارزش این را ندارد که به خاطرش خودتان را تحقیر کنید. کاهش عزت نفس، به طور جدی بر سلامت عاطفی شما تأثیر میگذارد و زندگیکردن را برای شما سخت میکند. در مقابل یک شغل رضایتبخش تقویتکنندۀ اعتمادبهنفس و عزت نفس شماست.
چک لیست زیر را بررسی کنید و ببیند که کدام را در خود میبینید:
- به تصمیمگیریهای خود شک دارید
- احساس میکنید توجهی به پیشنهادات شما نمیشود
- فرصتی برای رشد یا پیشرفت ندارید
3- برای ایجاد تغییرات بیانگیزه شدهاید؟
ممکن است در شغل فعلی کاملاً خوب عمل کنید، یعنی همهچیز را سرموقع تحویل دهید و کارهای محوله را کاملاً درست تحویل دهید؛ اما تمایلی به ارائۀ ایدههای جدید نداشته باشید و تمایلی به نوآوری و ایجاد تغییرات در شرکت خود ندارید.
شاید دلیلش این باشد که پیشنهادات قبلی شما نادیده گرفته شده یا بدون دلایل منطقی رد شده باشد. ممکن است به هر دلیلی بخواهید به جای پیشنهادهای بهبودبخش و ایدههای جدیدِ توسعهبخش کارتان را انجام دهید و آخر ماه حقوقتان را بگیرید. اگر از این وضعیت لذت میبرید که هیچ، ولی اگر ناراحتید که چرا آنچنان که باید از استعداد شما استفاده نمیشود گوشهایتان را تیز کنید؛ آلارم تغییر شغل در حال نواختهشدن است.
چک لیست زیر را بررسی کنید و ببیند که کدام را در خود میبینید:
- هیچ علاقهای به شرکتی که در آن کار میکنید ندارید
- بدون شتاب درحال حرکت هستید و دیگر به دنبال فرصتهایی برای ارتقا یا پیشرفت نیستید
- ایدههای خوبتان را پیش خودتان نگه میدارید و ترجیح میدهید برای شرکت فعلیتان خرج نکنید
4- مهارتهای شما با علایق شخصی شما مطابقت ندارد
گاهی اوقات افراد برای کاری استخدام میشوند که واقعاً در آن مهارت دارند، اما لزوماً به انجام آنها علاقۀ خاصی ندارند. شاید شما در فروش مهارت دارید اما ترجیح میدهید در بخش بازاریابی باشید. یا مثلاً علاقهدارید که در حوزۀ دیجیتالمارکتینگ کار کنید اما در واحد بازاریابی کار میکنید و ازقضا هم بسیار مفدیدید. شاید در کار با اکسل و دادهها و تحلیل داده عالی باشید، اما ترجیح میدهید به جای نشستن تمام روز پشت صفحۀ کامپیوتر، با مشتریان سروکله بزنید.
اگرچه دنیا اینقدر کامل نیست و همیشه آدمها از علاقهشان پول درنمیآورند؛ اما بالاخره طبیعی است که بخواهیم علایق شخصی خود را با فعالیت شغلی خود هماهنگ کنیم. یک نکته را نباید فراموش کنیم که هرچه بیشتر میگذرد تغییر شغل سختتر میشود. هرچقدر میگذرد در شغل فعلیتان ماهرتر میشود و از شغلی را که دوست دارید فاصله میگیرید.
شاید این نکته یک آلارم محسوب نشود اما یک توصیه است به جوانترهای بیست تا سیساله که از تغییر نترسند و علاقههای کوچکشان را جدی بگیرند.
نتیجه
تغییر شغل همیشه هم بد نیست، ولی تصمیم سادهای هم نیست. باید برای آن استراتژی داشت. حتی زمانیکه همهچیز دست به دست هم داده تا شما شغلتان را عوض کنید باید اول چاه را بکنید و بعد مناره را بدزدید.
اگر دربارۀ تغییر شغل و مشکلات آن نکتهای دارید زیر این پست بنویسید. همینطور اگر آلارمی را میشناسید که اگر به صدا دربیاید زمان تغییر شغل است به ما بگویید تا به لیست بالا اضافه کنیم.
Sources: careerfoundry, robertwalters, northeastern